سلام
مطالعه كردم .نكات خوبي دارد .موفق باشيد
باسلام به شما دوست گرامي
در مورد دلايل قرآني كه براي حكومت و فرمانروايي انبيا و پيامبران بيان داشتيد بزودي نظرات و نيز سوالات خود را مطرح خواهم نمود.
در مورد بيعت كه احتمالا آن را در وبلاگ يكي از دوستان مطرح كردم و شما ملاحظه كرديد بدون شك از ابزارهاي تعيين حاكم توسط مردم در زمان هاي گذشته است در حقيقت بيعت نقش همان اخذ راي را ايفا ميكند و مسلما در نظام هاي دموكراسي از اين سيستم براي تعيين حاكم استفاده ميشود
در نظام تئوكراسي (خداسالاري)و نيز نظام اوليگارشي(گروه سالاري) بيعت هيچ نقشي ندارد همانطور كه در قرون وسطا و يا در حكومتهاي پادشاهي غير مشروطه و ساير حكومتهاي استبدادي .مردم هيچ نقشي در انتخاب حاكم ندارنداما اسلام و حكومت پيامبر اسلام اينگونه نبودو نقش مردم كاملا برجسته و مشخص بود .
به گواهي تاريخ مردم مدينه دو بار با حضرت محمد بيعت كردند
باراول براي انجام داوري و حكميت(نه حكومت)بين دو قبيله اوس و خزرج كه دشمني و كشتار به مدت طولاني در ميانشان جريان داشت و با داوري ايشان اين كشتار به پايان رسيد
باردوم بعد از مرگ عبدا...ابن ابي حاكم مدينه كه اين دوقبيله بزرگ(اوس و خزرج) و چند قبيله كوچكتر مدينه با ايشان براي پذيرفتن حكومت مدينه بيعت نمودند و اين بيعت چيزي جز انتخاب مردم نبود و ايشان هرگز بعد از مرگ حاكم پيشين مدينه ادعاي حكومت ننمود و موفق باشيد بلكه شخصيت كاريزماي ايشان به گونهايي بود كه ديگران را ياراي ادعا نبود.
ياهو
سلام عليكم .
ضمن تشكر از قدم رنجه عرض شود كه نفرموده ايد كه به كجا مراجعه كنم ؟
آيا به اين چيه وبلاگهاي قرآني ؟
بازهم تشكر و التماس دعا .