• وبلاگ : حكومت اسلامي
  • يادداشت : كلمات امام
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    باعرض سلام و ادب

    اول روشن گردد نمي خواهم وارد بحث کلامي شده ومبنا را به بحث بنشينم ولي با اجازه شما بنده با اين نحو نگرش به مقوله حکم موافق نيستم سلوک امام نشان داد او در پي ايجاد روشي براي حکومت بود ومي دانست کسي پس از او داراي حکم نيست (اصلاح قانون اساسي وتهيه متمم)در بحث ولايت فقيه در زمان متمم قانون اساسي همه شنيديم که امام فرمود از اول مخالف شرط اجتهاد وزعامت براي ولي فقيه بودم ولي گوش نکردند!!

    فرموده بوديد" منظو رمااز حکومت اسلامي نظام جمهوري اسلامي برمبناي ولايت فقيه است وچون دمکراسي راچيزي موهوم ....."!! برادر عزيز دموکراسي يعني طلب آرامردم براي تعيين شخص يا اشخاصي جهت اداره امور (مربوط به حکومت) بااين تعريف جمهوري اسلامي بدون دموکراسي بي معني است اين چه جمهوري است که راي مردم موهوم است ؟؟

    شايد مبناي عمل کساني که در شمارش آراي انتخاباتي دخل وتصرف ميکنندآنهم شايد به قصدقربت همين ديدگاه باشد

    اولين بار بحث ولايت فقيه درسطح عموم در حوزه ها توسط چه کسي تدريس شد اگر کساني از اسلاف روحانيت حکم نموده اما احدي بحث ولايت فقيه را پيش نکشيده پس قبول کنيد نظريه پرداز ايشان است

    در زمان امام حسين(ع) نيزحکم راي جاريست مگر نه اين که به گواه تاريخ امام حرکت نمودند زيرا ازسوي مردم کوفه هزاران دعوت نامه(بخوانيد راي )داشتند کما اينکه در کربلا وقتي راه رابسته ديدند فرمودند مرا دعوت نموديد آمدم حال اگر نمي خواهيد بر ميگردم ازاين نيز مانع شدند

    حضرت امير(ع)وآن سکوت وخانه نشيني طولاني پس از رحلت پيامبر(ص) مگر نه به خاطر عدم بيعت مردم باايشان بود. چطورحکومت ايشان که موردغصب قرار گرفت تا زمان رجوع مجدد مردم براي بيعت پاسخ سکوت گرفت وپس از آن به حکومت باز گشت ايا اين معنايي غير از راي ملت دارد اصولا گرجه امام هميشه امام است حتي اگر ماموم نداشته باشد اما ابزار حکومت ومشروعيت آن پس از خدا راي مردم است