• وبلاگ : حكومت اسلامي
  • يادداشت : آيا ليبراليسم و دموكراسي با اسلام سازگارند؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام دوست عزيز

    شايد پاسخ به يك سئوال اساسي راهگشاي مطلب باشد امام خميني نظريه پرداز ولايت فقيه وموسس جمهوري اسلامي در زمان راي گيري براي ايجاد نظام جديد چرا اينهمه تاكيد داشتند به اين دو كلمه ؟؟ همان وقت بحث حكومت اسلامي طرح شد وايشان به شدت با آن مخالف بودند حتي روز دوازده بهمن در بهشت زهرا روي راي مردم و اصالت آن بحث كردندآياكلمه جمهوري براي ايشان ناشناخته بود؟يا به آن اعتقاد كامل داشتند؟؟ به طوري كه اين مطلب ازايشان به كرات تكرار شده است ميزان راي ملت استدر اين صورت نظر شما(منظور ما از حكومت اسلامي نظام جمهوري اسلامي بر مبناي ولايت فقيه است و جون دموكراسي را چيزي موهوم و ساختگي غربي ها مي دانيم با آن مخالفيم. موهوم است چون تحقق آن به معناي واقعي يعني حكومت مردم بر مردم امكان ندارد، حد اكثر چيزي كه ممكن است حكومت منتخبان مردم است، كه اين هم ملاك و معيار درستي ندارد)با نظر ايشان در تضاداست

    از دقت نظر شما سپاسگذارم

    پاسخ

    به نام خدا وسلامدوست عزيز پاسخ اين سؤال روشن است. امام خميني نه به عنوان يک نظريه پرداز بلکه به عنوان ولي فقيه حق داشته که شکل حکومت را هرطور صلاح بداند تعيين کند. بنا براين به سخنان امام نمي توانيد استناد کنيد چون سخنان ايشان ممکن است از موضع ولايت و حکم باشد. و لي فقيه مي تواند به اقضاي مصالح اسلام بخشي از اختيارات خود را به فرد يا گروهي يا ملت واگذار کند.مثلاً ميزان رأي ملت است يک حکم است. آيا شما همين جمله را در زمان امام حسين نيز درست مي دانيد؟؟؟اگر به اين نکته توجه بفرماييد معلوم خواهد شد که تضادي بين نظر بنده با فرمايشات امام نيست.