• وبلاگ : حكومت اسلامي
  • يادداشت : آيا ليبراليسم و دموكراسي با اسلام سازگارند؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ضمناً مشارکت عمومي هم شکل هاي مختلف مي تواند داشته باشد که راي گيري يک آن است.

    با سلام به شما دوست عزيز

    در پاسخ به نظر آخر من و نيز نظر يكي ديگر از دوستان (آقا مصطفي) فرموديد نظر ديگران اشتباه است . با اين استدلال بنابراين ميتوان گفت خود شما هم اشتباه ميكنيد .نميتوان تنها فكر و انديشه خود را حق دانست و انديشه ديگران را بر باطل تصور نمود.

    مشاركت عمومي تنها از طريق حق راي و انتخاب امكان پذير است.در غير اينصورت مشاركت معنا ندارد.پاينده باشيد

    ياهو

    پاسخ

    بنده کجا گفتم نظر ديگران اشتباه است؟عرض کردم نظري که نادرست است، نادرست است. از هرکس که باشد.

    بار ديگر سلام

    در صورت امكان به دوستان طلبه خود بگوييد در صورتي كه صلاح مي دانند به سئوالات طرح شده در(http://www.iran-eslam.blogfa.com/) پاسخ بگويند باتشكر

    پاسخ

    با اولين نگاه به وبلاگ فوق متوجه شدم که گرداننده ي آن متعصبانه مي نويسد و از منطق فاصله بسيار دارد. زيرا قرآن را که قلب جهان اسلام و بزرگترين يادگار رسول خدا و مورد احترام تمام ملت ها است تازي نامه ناميده است. چنين افرادي که براي ديگران حرمتي قايل نيستند براي من ارزشي ندارند.

    سلام دوست عزيز

    شايد پاسخ به يك سئوال اساسي راهگشاي مطلب باشد امام خميني نظريه پرداز ولايت فقيه وموسس جمهوري اسلامي در زمان راي گيري براي ايجاد نظام جديد چرا اينهمه تاكيد داشتند به اين دو كلمه ؟؟ همان وقت بحث حكومت اسلامي طرح شد وايشان به شدت با آن مخالف بودند حتي روز دوازده بهمن در بهشت زهرا روي راي مردم و اصالت آن بحث كردندآياكلمه جمهوري براي ايشان ناشناخته بود؟يا به آن اعتقاد كامل داشتند؟؟ به طوري كه اين مطلب ازايشان به كرات تكرار شده است ميزان راي ملت استدر اين صورت نظر شما(منظور ما از حكومت اسلامي نظام جمهوري اسلامي بر مبناي ولايت فقيه است و جون دموكراسي را چيزي موهوم و ساختگي غربي ها مي دانيم با آن مخالفيم. موهوم است چون تحقق آن به معناي واقعي يعني حكومت مردم بر مردم امكان ندارد، حد اكثر چيزي كه ممكن است حكومت منتخبان مردم است، كه اين هم ملاك و معيار درستي ندارد)با نظر ايشان در تضاداست

    از دقت نظر شما سپاسگذارم

    پاسخ

    به نام خدا وسلامدوست عزيز پاسخ اين سؤال روشن است. امام خميني نه به عنوان يک نظريه پرداز بلکه به عنوان ولي فقيه حق داشته که شکل حکومت را هرطور صلاح بداند تعيين کند. بنا براين به سخنان امام نمي توانيد استناد کنيد چون سخنان ايشان ممکن است از موضع ولايت و حکم باشد. و لي فقيه مي تواند به اقضاي مصالح اسلام بخشي از اختيارات خود را به فرد يا گروهي يا ملت واگذار کند.مثلاً ميزان رأي ملت است يک حکم است. آيا شما همين جمله را در زمان امام حسين نيز درست مي دانيد؟؟؟اگر به اين نکته توجه بفرماييد معلوم خواهد شد که تضادي بين نظر بنده با فرمايشات امام نيست.

    با سلام به شما دوست گرامي

    آنچه كه در مورد بعيت بيان شد نه يك نظر شخصي بلكه نظر اكثريت علما و انديشمندان جهان اسلام و مورخين منصف غير مسلمان است.درباره بيعت(اخذ راي)در وبلاگم در مبحث اديان و دموكراسي بيشتر خواهم گفت.پاينده باشيد

    ياهو

    پاسخ

    سلام دوست عزيزنظر نادرست، نادرست است. از هرکس که باشد. ضمناً اگر کسي بيعت را مشابه دموکراسي دانسته صرفاً از جهت مشارکت عمومي بوده نه حق رأي و انتخاب...